پرستو ها

ای که به شبهام صبح سپیدی بی تو کویری بی شامم

پرستو ها

ای که به شبهام صبح سپیدی بی تو کویری بی شامم

ناراحتم

ناراحتم اما نمی دانم چرا

شاید از این شاید از آن اما نمی دانم چرا

می دانم آنهاکرده اند وحشی پاییزی تو را

قلبی که روزی شیشه بود با تکه سنگی می شکست

اکنون خودش سنگی شده

وحشی صفت می شکند قلبی دگر

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد